معنی امپراتور روم شرقی

لغت نامه دهخدا

روم شرقی

روم شرقی. [م ِ ش َ] (اِخ) بیزانس. (یادداشت مؤلف). قسمت شرقی روم بزرگ یا بیزانس (بوزنطیه) که از 395 م. پس از مرگ تئودسیوس اول بوجود آمد و پایتخت آن قسطنطینه بود. امپراتوران آن به نام امپراطوران روم شرقی یا بیزانس شهرت دارند که سلسله ٔ آنان در 1453 م. توسطسلطان محمد فاتح پادشاه عثمانی منقرض گردید. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به آسیای صغیر و بیزانس شود.


امپراتور

امپراتور. [اِ پ ِ] (لاتینی، اِ) عنوان سرداران روم قدیم. (فرهنگ فارسی معین). در روم سپهسالار قشون را امپراتور میخواندند. و در روزگاران بعد چون قیاصره ٔ روم فرماندهی قشون را هم داشتند این عنوان با عنوان قیصر توأم گردید. (ایران باستان پیرنیا ص 2345). قیصر، عظیم الروم: مجروحین با وجود رنجی شدید راضی بودند و آنتونیوس را قسم میدادند که مراجعت کرده برای آنان خود را زحمت ندهد بعد او را امپراتور خود خوانده میگفتند... (ایران باستان ص 2361). || پادشاه مقتدر و مستقل و صاحب تاج و تخت که بر ممالک و نواحی سلطنت کند. (از ناظم الاطباء) (ازفرهنگ فارسی معین). شاهنشاه. (فرهنگ فارسی معین).


روم ایلی شرقی

روم ایلی شرقی. [ش َ] (اِخ) ایالت قدیم عثمانی که امروزه ضمیمه ٔ بلغارستان شده است. شهر عمده فیلی پوپلی است که امروزه آنرا پلودیو گویند، و آن در کنار رود ماریتسا شعبه ٔ دانوب قرار دارد. این ناحیه به واسطه ٔ کوههای بالکان (که در شمال آن قرار دارد) از بلغارستان جدا گردیده و از شمال شرقی نیز به بلغارستان و از جنوب به ولایت ادرنه و از مشرق به دریای سیاه محدود است. مساحت آن 35900 کیلومترمربع است که قریب 975030 تن جمعیت دارد. بلندترین قله ٔ کوههای بالکان که در این ناحیه واقع است 2375 گز ارتفاع دارداین ناحیه بواسطه ٔ سلسله کوههای بالکان آب و هوایی بسیار ملایم و معتدل دارد و به همین سبب محصولات آن ازقبیل گندم، ذرت، و میوه (از جمله انگور و توت) فراوان است و چراگاههای متعدد نیز در آنجا هست و روغن گاو به مقدار زیاد تولید می شود. (فرهنگ فارسی معین).

سخن بزرگان

امپراتور روم

وقتی که یک ملت ناراضی فریاد می زند، می توانم جلوی آنرا بگیرم. ولی وقتی که ملت ناراضی سکوت کرد و سر به گریبان اندیشه فرو برد، وحشت زده می شوم، زیرا نمی توانم به نقشه هایشان پی ببرم.

واژه پیشنهادی

سومین امپراتور روم

گایوس یولیوس سزار کالیگولا اگوستوس گِرمانیکوس


نخستین امپراتور روم

اوگوستوس


امپراطور روم شرقی

آرکادئوس

فرهنگ معین

امپراتور

عنوان فرمانروایان روم قدیم، شاهنشاه مقتدری که بر قلمروهای وسیعی سلطنت کند. [خوانش: (اِ پِ) [فر.] (اِ.) = امپراطور: ]

معادل ابجد

امپراتور روم شرقی

1706

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری